(United Nations Convention on Contracts for the International Sale of
goods
تاریخچه
مختصری از کنوانسیون بیع بین المللی کالا : CISG
پیشینه
تلاش برای یکسان سازی مقررات حاکم بر قراردادها و مخصوصاً قراردادهای بیع بین
المللی به چندین دهه قبل توسط موسسه بین
المللی یکسان سازی حقوق خصوصی (unidroit ) بر می گردد و در این راستا در طول سالیان
متمادی تلاشهایی صورت گرفته است تا اینکه نهایتاً کمیسیون حقوق تجارت بین الملل
سازمان ملل متحد ( آنسیترال ) موفق به تهیه و تنظیم پیش نویس کنوانسیون مذکور شد و
سرانجام بعد از انجام اصلاحاتی متن اصلاحی تحت عنوان " کنوانسیون سازمان ملل
متحد راجع به قراردادهای فروش بین المللی کالا در کنفرانسی متشکل از نمایندگان
سیاسی 62 کشور در وین به تصویب رسید و از این رو به کنوانسیون 1980 وین شهرت یافت
و چون در تنظیم آن 62 کشور و 8 سازمان بین المللی از جمله بانک جهانی و موسسه
یونیدروآ وجامعه اقتصادی اروپا شرکت داشتند محتوای کنوانسیون بر اساس مصالحه بین
دیدگاههای متفاوت نظامهای حقوقی بزرگ از قبیل کامن لا ، رومی ژرمنی ، حقوق اسلامی
، حقوق سوسیالیستی ، حقوق آفریقایی و حقوق خاور و نیز تقطه نظرات سازمانهای بین
المللی تنظیم شد و از اول ژانویه 1988که نصاب الحاق حداقل 10 کشور به آن محقق
گردید لازم الاجرا شد در حال حاضر 74 کشور به این کنوانسیون ملحق شده اند که بیش
از 90درصد خرید و فروش بین المللی را در اختیار دارند و عمده این کشورها عبارتند از
: امریکا ، روسیه ، چین ، عمده کشورهای اتحادیه اروپا به جز انگلستان ، ژاپن
کانادا ، استرالیا ، کره جنوبی ،آرژانتین و سنگاپور که متعلق به خانواده های بزرگ
حقوقی معاصر میباشند و هر چند ایران از جمله 62 کشور تصویب کننده آن در وین بوده
هنوز ملحق نشده است .
اهداف
کنوانسیون :
عمده اهداف کنوانسیون به شرح زیر می باشد :
تسهیل مبادلات تجاری بین المللی
تغییر عادات حقوقدانان
متحدالشکل کردن قوانین
نظم نوین اقتصادی بین المللی
رفع موانع حقوقی
ساختار کنوانسیون :
کنوانسیون دارای 101 ماده
شامل یک مقدمه و چهار بخش تحت عناوین زیر می باشد :
1- مقررات کلی و قلمرو اجرا
2-نحوه تشکیل قرارداد ( ایجاب و قبول )
3- آثار بیع
4- مقررات شکلی
مهمترین بخش های کنوانسیون بخش دوم و سوم هستند و بخش سوم که مهمتر
است مربوط به آثار بیع است و در این بخش تعهدات بایع و مشتری مفصل ذکر شده و در
مورد ضمانت اجرای این تعهدات کنوانسیون مقرراتی دارد که بعضی از آنها ابتکاری است
.
اجرای اجباری قرارداد ،
مطالبه خسارات ، الزام به تعمیر کالا یا رفع عیب و تقاضای کالای جانشین از جمله
این ضمانت اجراهاست و فسخ قرارداد نیز در
موارد محدودی پذیرفته شده است در حقوق ما موارد فسخ بسیار است اما از آن استفاده
نکرده و اغلب در قرارداهای مهم همه خیارات را
اسقاط می کنیم اما کنوانسیون فسخ را به موارد اساسی و مهم محدود می کند به
هر حال در کنوانسیون فسخ در موارد محدود وجود داشته و با حقوق ما متفاوت است در
مورد حق حبس هم در کنوانسیون مقرراتی هست .
برخی فواید الحاق به کنوانسیون بیع بین المللی کالا :
تسهیل در الحاق به سازمان تجارت جهانی
گسترش
مبادلات تجاری بین المللی و در نتیجه ارتقاء تراز تجاری
کاهش اخنلافات تجاری به جهت انتخاب آسان قانون حاکم
ارتقاء روابط دوستانه بین ملتها و کشورها
ایجاد وحدت در حقوق بین المللی و ارتقاء حقوقی کشور
ایجاد وحدت رویه در تجارت بین المللی
توسعه اصول کلی حقوقی
استحکام بیشتر قراردادهای
تجاری به جهت شفافیت بیشتر
توسعه معیارهای اخلاقی و رفتار منصفانه
افزایش بهره وری و کاهش ضرر و سایر خسارات
گسترش فرهنگ بیمه و سایر جنیه های فرهنگی
ارتقاء امنیت بازرگانی
اشتغال زایی و بالندگی استعدادهای اقتصادی کشورها
برخی معایب الحاق به کنوانسیون :
انحلال تدریجی قوانین ملی در قوانین بین المللی
در تعارض قانون ملی با کنوانسیون ، کنوانسیون چون سند بین المللی است
بر حقوق داخلی مقدم است .
بهره مندی بیشتر کشورهای پیشرفته از مزایای کنوانسیون و سایر قوانین
متحدالشکل .
خطر تفسیر واژه ها ( عدم تفسیر کاملاً مستقل حقوق متحدالشکل توسط قضات
، به دلیل اینکه برخی کلمات در زبانهای
مختلف دارای چندید معنی هستند ، هر چند که سعی شده در متن کنوانسیون از چنین
کلماتی کمتر استقاده شود .)
اصول حاکم بر کنوانسیون :
1- حاکمیت اراده
2- رضایی بودن قرارداد
3- حسن نیت
4- حفظ و بقای قرارداد
5- معقولیت ( اعمال هر طرف باید معقول باشد مثلاً اگر کالا عیبی دارد
باید عنوان شود )
6- تقلیل خسارات ( مقابله با خسارات )
7- همکاری طرفین در اجرای قرارداد ( مثلاً اگر خریدار نماینده خود را
برای دریافت کالا اعزام کرد فروشنده عیناً مانند خود خریدار با او همکاری نماید )
قلمرو شمول کنوانسیون :
کنوانسیون فقط شامل فروش کالا است و شامل آنچه که کالا محسوب نمیشود مانند
برق و نیز مواردی مانند کشتی و هواپیماو
سهام و اوراق مشارکت که شامل قوانین خاص می شوند و نیز کالاهایی که جنبه مصرف شخصی
دارند نمیشود و نیز شامل قراردادهایی میشود که محل کسب و کار بایع و فروشنده
صرفنظر از تابعیت آنها در دو کشور مختلف قراردارد ( بین المللی بودن )
بطور کلی به مفاهیم کالا و فروش و بین المللی بودن در کنوانسیون توجه
خاص شده است .
برخی موارد مهم اختلاف قانون مدنی ایران با کنوانسیون بیع بین المللی
کالا :
1- ماده 55 : کنوانسیون بیع کالا را حتی با وجود عدم تعیین ثمن صحیح
می داند .
2- محل تسلیم مبیع : کنوانسیون محل تسلیم مبیع را محل تحویل به اولین
متصدی حمل و نقل می داند
3- بهره ثمن : کنوانسیون برای فسخ اثر قهقرایی قائل است ، یعنی اگر
بیع فسخ شد منافع قبل از فسخ به فروشنده تعلق دارد و در برابر ثمن به اضافه بهره
ثمن به مشتری بر می گردد در حالی که در ق مدنی ایران منافع مبیع با فسخ متعلق به
خریدار بوده و برای رد ثمن نیز بهره ای برای مدتی که ثمن نزد فروشنده بوده تعلق
نمی گیرد و اصولاً دریافت بهره حرام شمرده می شود .
البته موارد اختلافی دیگری نیز وجود دارد .
برخی دلایل عدم الحاق ایران به کنوانسیون :
1- نگرانیهایی که در مورد عدم مطابقت بعضی مواد کنوانسیون با قانون
مدنی ایران وجود دارد از دلایل عمده عدم الحاق ایران می باشد .
2- عدم اجماع تصمیم گیران و چند گانگی مراکز تصمیم سازی
3- عدم مدیریت واحد
4- تقابل آراء برخی فقهاء و حقوقدانان
5- مشکلات سیاسی موجود
6- وجود فرهنگ و دیدگاههای اشتباه
7- نبودن برنامه های جامع و سیاستهای بلند مدت اقتصادی
8- سایر ناهماهنگیهای موجود
به هر صورت باید بدانیم که این موضوع به شکل دغدغه مدتهاست در وزارت
بازرگانی ( صنعت معدن تجارت ) وجود دارد اما تا کنون طرح یا لایحه ای در این مورد
شکل نگرفته است .
نتیجه گیری و پیشنهاد :
در مطابقتی که بین مقررات حقوقی ایران و کنوانسیون توسط
حقوقدانان صورت گرفته نتیجهای که حاصل
گردیده آن است که نه تنها تفاوتهایی
بنیادین بین این دو وجود ندارد بلکه اکثریت قریب بهاتفاق مقررات کنوانسیون با
حقوق ایران مطابقت دارد و موارد جزیی که
تفاوتی مشاهده میگردد آن چنان اساسی نیست که بتواند مانعی، به لحاظ قانونی، برای
الحاق ایران به کنوانسیون ایجاد
نماید لذا بر حقوقدانان و فقها و
دستگاههای مسئول فرض است که سعی نمایند با تفاسیر حقوقی و فقهی و ارائه راهکارهای
صحیح زمینه الحاق ایران را فراهم آورده و عرصه
را برای ورود به عرصه تجارت جهانی مهیا سازند .
پیشنهادی که در این باره می توان ارائه کرد این است که فقه مترقی
معاصردر تعامل با حقوقدانان برجسته
میتواند به اجماعی در باره تطابق و همسان سازی موارد اختلافی کنوانسیون با
قانون مدنی ایران دست یابد .