من بی تو در غریب ترین لحظه ها گمم
محتاج برق روشنی از یک تبسمم
ظرف بهانه های من از گریه ها پر است
در ورطه سکوت نگنجد تلاطمم
از من نپرس با دل تنگم چه می کنم
تنها جرقه ای تو بزن در تراکمم
از من امید شعر وغزل می بری چرا ؟
شور کدام حس قشنگ است اهرمم ؟
اما به رسم حادثه در من طلوع کن
شاید که وا شود گره ها از تکلمم !