دوست دارم همه اوقات صدایت بزنم
پای در جاذبه صحن و سرایت بزنم
در حریمت ادب آن است که لب وا نکنم
بوسه بر گرد و غبار کف پایت بزنم
کاش اذنم بدهی محو شکوهت بشوم
زل به گلدسته و ایوان طلایت بزنم
بین ما بعد مسافات چه معنا دارد؟
نفسم را گره وقتی به هوایت بزنم
رودی از شوق، روان است میان تن من
می شود پنجه به دریای صفایت بزنم ؟
تا ابد عشق تو در سینه من می جوشد
زنده ام تا که نفس را به ولا یت بزنم!
آفرین به این استعداد