-
این روزها دیگه به هیشکی اعتباری نیست
شنبه 22 خردادماه سال 1400 20:51
این روزها دیگه به هیشکی اعتباری نیست از اعتماد بیخودی، بدتر قماری نیست هم دوستان هم دشمنان ، هم رنگ هم هستند واسه شناخت اونا از هم، سازوکاری نیست دشمن که اسمش روشه، باید بر حذر باشی از دوستان بی وفا هم ،انتظاری نیست هر کی سراغت رو می گیره حاجتی داره هر کی سلامت می کنه از دل سپاری نیست اونی که خیلی از مرامش خاطرت جمعه...
-
آفتاب رخت از پرده گذر خواهد کرد
چهارشنبه 19 خردادماه سال 1400 15:52
آفتاب رخت از پرده گذر خواهد کرد عالم شب زده را غرق سحر خواهد کرد حتم دارم که از این غیب عیان خواهی شد ناله غم زدگان تو اثر خواهد کرد همه پنجره ها رو به تو وا خواهد شد دشمن و دوست به روی تو نظر خواهد کرد و اذانی که گلش روی لبت می شکفد هر چه عاشق به جهان است خبر خواهد کرد دوستان روی قدمهای تو خواهند افتاد دشمنت خاک...
-
ای کاش یک جوری بری از زندگیم بیرون
شنبه 15 خردادماه سال 1400 14:55
ای کاش یک جوری بری از زندگیم بیرون بسه برام هر چی کنار تو دلم ، شد، خون دیگه نمی خوام با نماهنگت برقصم من این قصه ها دیگه برام، خالی شد از مضمون آزارتو عمری تحمل کردم و گفتم شاید یه روز برگشتی از این راه بی قانون توی دلم چه آرزوهای قشنگی بود از روزهای خوبتر از لیلی و مجنون از روزهایی که برای عشق می مُردم با عشق ، غافل...
-
تا هوا لبریز بوی اسکناس و پول هست
شنبه 4 اردیبهشتماه سال 1400 14:13
تا هوا لبریز بوی اسکناس و پول هست شامه هر کس قوی تر، خرم و شنگول هست سیم و زر را می کشد از هر طرف سمت خودش هر کسی در کسب وکار بهتری مشغول هست در جهان پیش رو بی پول زار است و ذلیل در میان اهل بیت خویش هم مجهول هست هر کجایی که ملاک حق و باطل پول شد حرف حق آدم نادار، نامقبول هست مهربانی ، عاطفه ، با پول افزون می شود قلب...
-
روز روشن بی چراغ و شیوه شبگردها
شنبه 28 فروردینماه سال 1400 21:20
روز روشن بی چراغ و شیوه شبگردها رفت توی جیب مردم پنجه نا مردها هر کسی طرحی برای بُرد خود آماده کرد تاس ها افتاد هر دم روی تخته نردها اختلاس و اختلاس و اختلاس و اختلاس پر شد از اموال مردم کیسه بی دردها محض آقا زاده ها شد خط ویژه اختراع شد نصیب کُل مردم ، طرح زوج وفردها روز اول هر که آمد وعده های شیک داد چون سوار کار...
-
فکر فردا بکن امروز که حالی داری
جمعه 27 فروردینماه سال 1400 17:22
فکر فردا بکن امروز که حالی داری تا دم مرگ مپندار مجالی داری دفتر عمر تو هر روز ورق خواهد خورد با خبر باش که پایان و زوالی داری زندگی ابر بهار است و گذر خواهد کرد در پی شادی هر روزه ملالی داری گر چه امروز رُخت ماه شب چارده است رسد آن روز ببینی که هلالی داری دست طوفان همه بار تو را خواهد ریخت گر چه بر شاخه خود میوه کالی...
-
برق می گردد گران تا آب می گردد گران ( آخرین سروده سال 1399)
شنبه 30 اسفندماه سال 1399 12:34
برق می گردد گران تا آب می گردد گران گاز وبنزین و طلای ناب می گردد گران تا پیازی را فراهم می کنی با خون دل کشک و دوغ و کاسه و بشقاب می گردد گران سیب زمینی چون فراوان شد، نخود کم می شود گوشت هم با همت قصاب می گردد گران از گرانی های دارو چون به عطاری روی خاکشیر و پونه و عناب می گردد گران می روی ماهی بگیری از کنار رودها...
-
دلم میخواد رها باشم ، ولی انگار که دیره
سهشنبه 26 اسفندماه سال 1399 20:31
دلم میخواد رها باشم ، ولی انگار که دیره نمی دونستم عشق تو، چِقد دارای تاثیره نه راه پیش وپس داره، نه یاری دسترس داره کسی که عاشقت باشه، توی آتش به زنجیره کسی هرگز نمی فهمه، چه جوری اتفاق افتاد کتاب عشق آدم ها، بدون شرح و تفسیره یهو غرق عرق می شی ، می پاشی ، تق ولق می شی می افتی تو فضایی که، پر از اوهام و تخدیره منم...
-
آقای خراسان مددی کن که حزینیم
سهشنبه 26 اسفندماه سال 1399 19:15
آقای خراسان! مددی کن که حزینیم درمانده ترین رهگذر کوی زمینیم شک نیست که تو اهل کرامات عظیمی ما صفرترین ، صفرترین ، صفرترینیم در پرتو خورشید رسد ذره به جایی گر فیض تو یاری نکند ، خاک نشینیم در جمع محبانت اگر جای نگیریم از خرمن اقبال چه کس خوشه بچینیم ؟ همسایگی ات فخر بزرگی است به عالم جز کوی ولای تو مُقامی نگزینیم امن...
-
قربان نگاهت که تب و تاب گرفته
چهارشنبه 8 بهمنماه سال 1399 22:00
قربان نگاهت که تب و تاب گرفته انگار که تاثیر می ناب گرفته ! رخوت به سراپای تو افتاده و سستی چشمان تو را وسوسه خواب گرفته توفنده بشو روح مرا سخت بپیچان دریای دلم رخوت مرداب گرفته هر پنجره ای وا کنی امشب ز جمالت زیباست در این کوچه مهتاب گرفته کم کم تو گذر می کنی و باز نگاهم پشت سر تو کاسه ای از آب گرفته با رفتن تو می...
-
ژن های نکو در پی پول و پله هستند
دوشنبه 6 بهمنماه سال 1399 20:57
ژن های نکو در پی پول و پله هستند هر جا که بود رانت ، در آنجا یله هستند . مشتاق دلارند و پی یافتن آن سازنده هر دام و کمین و تله هستند یک سکه اگر پرت شود سمت سماوات در تیر زدن زبده تر از حرمله هستند در یافتن پول حریصند و طمع کار گرگ اند و به دنبال عبور گله هستند هر جا سخن از پول شود گرد می آیند این خر مگسان جانورانی دله...
-
در طلیعه فجری دیگر
دوشنبه 6 بهمنماه سال 1399 20:53
دوست دارم من زمستان را بــــرای بهمنش دیدنی تر می شود هر فجر نو ، گل دادنش انتظاری نیست تا گل وا شود در فصل سرد غنچه سر بیرون بیــارد از غلاف مسکنش سنت الله است ایـــــن که در بهاران وا شود گل به صحن دشت با رنگین ترین پیراهنش یک زمستان ناگهان این قاعده وارونه شد حق مقرر کرد ایـــــران را ، بهشت گلشنش رسم میهن بر مدار...
-
دریا برای گریه سوگ تو ، یک نم است ( در شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها)
دوشنبه 29 دیماه سال 1399 19:00
دریا برای گریه سوگ تو ، یک نم است اشکی که در فراغ تو ریزد، مکرم است دنیا اگر چه مزرعه آخرت ولی وقتی که نیستی تو در آن یک جهنم است تابی نمانده در دل عالم از این وداع پشت علی خمیده از این داغ اعظم است بر روی دوش می کشد انگار آسمان باری نپرس قامت مولا چرا خم است ؟ مردی که در نبرد، یلان را به خاک برد امشب شکسته حال، از...
-
حق بده که اینقدر نامهربانی خوب نیست !
یکشنبه 23 آذرماه سال 1399 18:24
حق بده که اینقدر نامهربانی خوب نیست ! زیر قولت می زنی تا می توانی ، خوب نیست ! با خیالت روز وشب سر کرده ام، در خلوتم عشق آن هم این همه سخت و نهانی خوب نیست ! کاش می شد در خیابان عشق را فریاد زد گر چه می دانم چنین پرده درانی خوب نیست چند وقتی پا نمی گیرد غزل در طبع من در کنار تنگ دل ها نغمه خوانی خوب نیست ! معنی بازیچه...
-
انگار که گوش شنوا نیست در این شهر
چهارشنبه 19 آذرماه سال 1399 20:31
انگار که گوش شنوا نیست در این شهر فریاد نزن ، پنجره وا نیست در این شهر پژواک شکستن به فلک رفت ز دلها اما به گمانم که رسا نیست در این شهر هی غصه پس از غصه و هی رنج پس از رنج یک فرصت تجدید قوا نیست در این شهر از هیچ طرف نور امیدی نتوان دید تاریک شبی چون شب ما نیست در این شهر هر کس به خر خویش سوار است به دلخواه زیرا که...
-
صومعه سرا
چهارشنبه 12 آذرماه سال 1399 18:22
صومعه سرا شهریست ، غرب خطه گیلان خاک آن گهر خیز است، مثل باقی ایران مهد سبزه و گل ها ، منتهای زیبایی بین جنگل و دریا ، با نمایی از باران روی مردمش روشن، مثل خنده خورشید مهر و عشق می تابد، برمسافرو مهمان بین روستاهایش ، یک ده است زیباتر « کهنه سر » بود نامش ، مهد عشق با عرفان مردمی به غایت خوب ، پیروان اهل بیت زن وَمرد...
-
بگذار خودم باشم و تنهایی و غم ها
شنبه 8 آذرماه سال 1399 13:33
بگذار خودم باشم و تنهایی و غم ها سخت است رسیدن به تو با این چم وخم ها احساس نکن دوست ندارم که تو باشی خُردم نکن اینقدر به تکرار قسم ها از بس که عزیز دلمی دلهره دارم در جان و تنت رخنه کند درد و اِلم ها عاشق نگریزد ز بلایای ره عشق طوفان نشود مانع صیاد و بلم ها زیبنده که من خسته هجران تو باشم تا در عوضش دور بمانی ز ستم...
-
گرانی بس که بیرون رفته از حدّ
یکشنبه 18 آبانماه سال 1399 00:33
گرانی بس که بیرون رفته از حدّ در آمد از همه جدّ وپدر جدّ فشار زندگی شد صد برابر در آمدها شده ده، خرج ها ، صد درون سینه ها آتش فشان است خدا داند که کی سر می گشاید تنزل کرده سطح دین و اخلاق همه دنبال پولند و در آمد در آمد مختصر، اما هزینه کشد بر آسمان هفتمین ، قد هزاران خون دل باید که نانی بیاید در کف ما یا نیاید بدون...
-
تا حال دلم خوب شود گاه به گاهی
سهشنبه 13 آبانماه سال 1399 19:59
تا حال دلم خوب شود گاه به گاهی از گوشه چشمت به من انداز نگاهی ناخواسته گر عطر تو را باد بیارد هرگز ننویسند به پای تو گناهی کافی است تکانی بدهی بر سر مویت یا رو سری ات را بتکانی سر راهی تا باز دل من بزند پر به هوایت آن گونه که طوفان بزند بر پر کاهی یا شاه غریبی که دلش سخت بلرزد از هیمنه و هیبت تعقیب سپاهی هر دغدغه از...
-
سخت اگر می گذرد این همه دلگیر نباش
سهشنبه 13 آبانماه سال 1399 18:25
سخت اگر می گذرد این همه دلگیر نباش غافل از مرحمت خالق تدبیر نباش شب به چشم همه دردکشان طولانی است ناامید از سحر روشن تغییر نباش « دوسه روزی قفسی ساخته اند از بدنت » اکتفا کن به همان ، طالب زنجیر نباش سر برآور و نظر بر افق باز نما در گریبان غم ازغصه سرازیر نباش رود گشتی تو که از دشت به دریا بروی دل به دریا بزن ، از...
-
مال مردم از گلوی هر که پایین می رود
سهشنبه 29 مهرماه سال 1399 13:08
مال مردم از گلوی هر که پایین می رود با خبر باشد که دارد سمت سجّین* می رود دیر یا زود از گلویش درد بیرون می زند افریقا هم که باشد ناله اش چین می رود آن که از مال خلایق جیب خود را پر کند وقت رفتن تنگدست و زار و مسکین می رود این دو روز زندگی با خوب و بد خواهد گذشت وای بر آن کس که وقت مرگ غمگین می رود مرد اگر هستی بدزد از...
-
سالها با حقه بازی کارها از پیش رفت
یکشنبه 27 مهرماه سال 1399 12:22
سالها با حقه بازی کارها از پیش رفت با دروغ و ماست مالی ماجرا از پیش رفت بهر آنهایی که بیت المال ، بیت الحال بود زورشان در بردن اموال ما از پیش رفت حکم خدمت را به آنها داد دستان قضا بارشان کج شد و با رسم خطا از پیش رفت خدمت شایسته جایش را خیانت ها گرفت کار برخی بی غم روز جزا از پیش رفت حب مال و ثروت و جاه و مقام و...
-
مرغ وقتی شد گران، مرغانه می گردد گران
چهارشنبه 26 شهریورماه سال 1399 23:23
مرغ وقتی شد گران، مرغانه می گردد گران می رود اجناس کم کم ، قیمتش بر آسمان قیمت سوهان که بالا می رود در شهر قم می شود افزون بهای گز به شهر اصفهان جای خود دارد چو بالا می رود نرخ پیاز قیمتش ثابت نماند ، پسته های دامغان در ارومیه عسل وقتی که غوغا می کند می شود تبریز هم دور از پنیر لیقوان هر کسی به سهم خود قدری خرابی می...
-
زندگی قهر است با ما حالش اینجا خوب نیست
شنبه 15 شهریورماه سال 1399 10:53
زندگی قهر است با ما حالش اینجا خوب نیست با شما شاید ولی با اکثر ما خوب نیست هر چه کردیم اخم هایش وا نشد بر روی ما منتش را می کشیم اما تمنا خوب نیست زندگی روی قشنگش را ز ما پوشیده است دیده نامحرمان بر روی زیبا خوب نیست باغ سرخ و سبز بود آن وعده های دلفریب وعده بیهوده از خوبان دنیا خوب نیست « مشکلی دارم ز دانشمند مجلس...
-
فریاد نزن این همه ، گوش شنوا نیست !
پنجشنبه 6 شهریورماه سال 1399 23:44
فریاد نزن این همه ، گوش شنوا نیست ! در شهر کران قوه تشخیص صدا نیست ! جایی که همه حامل بار دل خویشند بر دوش کسی دغدغه بار شما نیست ! در کوه اگر ناله کنی ناله بر آید در سنگ دلان آه کسی راه گشا نیست احوال دلت را به کسی فاش مگردان یاری که نباشد به دلش رنگ و ریا ، نیست از بس که خراب است نظامات جهانی دیگر خبر از عاطفه و شرم...
-
آغاز شده بار دگر موسم غم ها
جمعه 31 مردادماه سال 1399 18:51
آغاز شده بار دگر موسم غم ها برخیز که امسال غریبند عَلم ها جور دگری آمده ایام محرم تاریخ گواه است بر این گونه رقم ها گاهی نتوان سنت دیرینه ادا کرد اما نشود اصل ، فدای چَم و خَم ها امواج بلا هر چه بکوبند به ساحل طوفان نشود مانع دریا و بلم ها هر جور صلاح است بیا روضه بخوانیم فارغ ز غم و دغدغه بیش وَ کم ها بر خیز که روشن...
-
علی ولی الله
جمعه 17 مردادماه سال 1399 22:29
امیر ملک ولایت ، علی ولی الله خدای فضل و کرامت ، علی ولی الله ختام اهل رسالت محمد است و سپس طلوع صبح امامت ، علی ولی الله شروع کار همیشه به نام الله است ولی به عشق، صلابت ، علی ولی الله به رغم کوردلان ، شیعیان یقین دارند که هست شمس حقیقت ، علی ولی الله حقیقتی است که پنهان نمی شود هرگز به مکر اهل شقاوت ، علی ولی الله...
-
آی که آی که (ترانه)
شنبه 31 خردادماه سال 1399 21:13
آی که آی که آی که آی که دلم روبردی دیگه پس نیاوردی بگو به کی سپردی ؟ بگو به کی سپردی آی که آی که آی که آی که منو رها کردی به غم ها مبتلا کردی بی تو چکارکنم من ؟ بی تو چکار کنم من ؟ آی که آی که آی که آی که بی خیال منی خودت گفتی که مال منی چی شد قول وقرارت ؟ چی شد قول وقرارت ؟ آی که آی که آی که آی که روح و جان منی عشق...
-
در فکر نان که باشی اندیشه ات خراب است
شنبه 31 خردادماه سال 1399 21:06
در فکر نان که باشی اندیشه ات خراب است خربوزه های عالم ، تنها برایت آب است ! عشق و سرور و مستی ، در ذهن تو غریبند مستی نمی فزاید ، تُنگی که بی شراب است ! روزت رسد به شبها با غصه های جاری وقت غروب خورشید خونین دل سحاب است! در خواب هم که باشی دردت نگیرد آرام آرامشی ندارد روحی که در عذاب است ! دنیای مردم سیر ، رنگ نشاط...
-
شور حسینی
شنبه 31 خردادماه سال 1399 21:04
بوی خوشی می رسد از دوردست می شوم از نکهت آن مست مست مثل نسیمی که نوازش کنان می رسد از بقعه پیغمبران بر دل هر خسته صفا می دهد هر که مریض است ، دوا می دهد نبض هوا می طپد از ناز او در دوجهان پر شده آواز او شور حسینی به دلم سر زده طاقت و صبر از دل من پر زده باز تب کرب وبلا آمده بر دل ما نور صفا آمده خانه عشق است دل تنگ ما...