چکاوک ها

چکاوک ها

من محمد حسین حسنی ، شاعر ، نویسنده
چکاوک ها

چکاوک ها

من محمد حسین حسنی ، شاعر ، نویسنده

عمرمان رفت در اصلاحی همسان سازی


عمرمان رفت در اصلاحی  همسان سازی

کاممان تلخ شد از عاقبت این بازی

 

سهم ‌من صفر و تو هم صفر، عجب همسانیم

من گله مند و  تو هم  منفعل و ناراضی

 

از پس انداز و از آتیه نیامد خبری

چه کس انداخته آن را   به چه دست اندازی؟

 

نشنیدن و ندیدن شده عادت اینجا

همه استاد فریبند و سخن پردازی

 

ای مدیری که فرادست نشستی چندی  

تا به کی با دل ما خسته دلان ، طنازی؟

 

سالها سفره ما در گروی میل  شماست

تا کجا این همه خوش رقصی و خوش آوازی

 

ما که با بخت فروخفته خود درگیریم

تو چرا سنگ‌ در این غائله می اندازی؟

 

شعله آه ضعیفان به خدا جانسوز است

ای که بر گُرده ما خسته دلان می تازی

 

ما  پیاده پی یک لقمه نان می گردیم

تو سواری به خر مصلحت و می گازی

 

تا به کی تکیه بر این میز طلایی داری

تا قیامت به گمانت که تو در این فازی؟

 

رنج بر اثر همت کوتاه شماست 

که اسیریم به این جیره چندرغازی

 

 

این امانت که خدا داده به تو عاریت است

عاقبت چون دگران قافیه را می بازی

 

خدمت خلق خداوند ز یادت رفته

به مقام و سمت و منصب خود می نازی

 

 

ناله این همه دلسوخته پشت سر توست

راه حق روشن و باز است و نمی آغازی

 

شاید این شِکوه که کردیم به جایی نرسد

مثل شکوائیه ی نزد مدیر ماضی

 

لااقل دلخوش از آنیم که فریاد زدیم

و گرفتیم خدا را به شهادت ، قاضی

 

 هیچ پیغمبر کذاب نشد معجزه گر

بارالها تو خودت باز نما،  اعجازی!

 


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد