حق بده که اینقدر نامهربانی خوب نیست !
زیر قولت می زنی تا می توانی ، خوب نیست !
با خیالت روز وشب سر کرده ام، در خلوتم
عشق آن هم این همه سخت و نهانی خوب نیست !
کاش می شد در خیابان عشق را فریاد زد
گر چه می دانم چنین پرده درانی خوب نیست
چند وقتی پا نمی گیرد غزل در طبع من
در کنار تنگ دل ها نغمه خوانی خوب نیست !
معنی بازیچه را پرسیدم از فرهنگ ها
پاسخ آمد آن که را سر می دوانی ، خوب نیست !
از دلم داری سراغ عشق می گیری هنوز؟
نزد پیران ، یاد ایام جوانی خوب نیست !
بعد از این در خاطرم ناز تو را کم می کشم
آب هم باشی اگر، یک جا بمانی ، خوب نیست !