فکر فردا بکن امروز که حالی داری
تا دم مرگ مپندار مجالی داری
دفتر عمر تو هر روز ورق خواهد خورد
با خبر باش که پایان و زوالی داری
زندگی ابر بهار است و گذر خواهد کرد
در پی شادی هر روزه ملالی داری
گر چه امروز رُخت ماه شب چارده است
رسد آن روز ببینی که هلالی داری
دست طوفان همه بار تو را خواهد ریخت
گر چه بر شاخه خود میوه کالی داری
تا دم مرگ مرو در پی مال اندوزی
مال تو نیست اگر مال ومنالی داری
دست خالی سفر سخت خود آغاز نکن
راه دور است ، تو در سر چه خیالی داری ؟
باید این مرحله را یکه و تنها بروی
دل نکن خوش که تو هم اهل و عیالی داری
تا که پلکی بزنی وقت سفر آمده است
ای دل تنگ عجب قصه و فالی داری
دم مُردن که شود ، حال تو را می گیرند
پیش خود فکر نکن جاه و جلالی داری
ملک الموت به تو درس ادب خواهد داد
فارغ از آن که تو ابهام و سئوالی داری
جرعه جام اجل را به تو می نوشانند
هر چه هم کج بروی، رزق حلالی داری
غافل از گردش دوران نشوند عاقل ها
تو اگر پند نگیری ، چه کمالی داری ؟
این تن عاریتی را به زمین جا بگذار
راهی اوج بشو تا پرو بالی داری!
سلام
اشعار از خودتونه؟