گلستان شد به ابراهیم با یاد تو آتش ها !
مرا کی سرد خواهد شد به میعاد تو آتش ها ؟
به داغ دائمت دل بسته ام و سوختن سهل است
ببین چه می کند با سرو آزاد توآتش ها
کجا از خال یک اخگر به روی چهره می ترسد ؟
خلیل باغ های سبز و آباد تو ، آتش ها
چه صبح دلپذیری می شود آغاز با چشمت