هر کس که به اسم ورسم انسان باشد
باید ز غم غزه پریشان باشد
خاموش نشستن و تماشا کردن
تشویق وحوش تیز دندان باشد !
===
فریاد جهان به مرگ و ویرانی کو؟
ایستاده جلوی دشمن جانی کو ؟
جایی که دوملیارد مسلمان داریم
پیکار به آن مرام شیطانی کو؟
===
منشور حقوق بشر امروز کجاست؟
در ماتم غزه جگر سوز کجاست ؟
هر کس که زن وزندگی وآزادی
می گفت ، همان آدم پفیوز، کجاست؟
===
انگار بشر میان چاه افتاده!
یا در ره تبعید به ماه افتاده !
در غزه که سیل خون به راه افتاده!
در فاز تماشا و نگاه افتاده !
===
انسان ! به تماشای وقایع ننشین
در حسرت انتقام صانع ننشین
فریاد به مظلومیت غزه بزن
خاموش به جریان فجایع ننشین!
===
هر کس که به نفس او کمی وجدان نیست
شایسته نام و واژه انسان نیست!
بر حالت غزه دل آدم که نسوخت
جز طایفه دو پایی از حیوان نیست!
===
در غزه طلیعه قیامت برپاست!
عرشی به بلندای کرامت برپاست!
از بس که به سمت آسمان خون پاشید
تندیس بلندی از شرافت برپاست!
===
من مفتخرم به عهد و هم پیمانی
دل سوخته ی غزه ، ولی ایرانی
راهی به نبرد دشمنان می خواهم
تا کی به حصار مرزها ، زندانی؟
===
خشکیده چه خونها که به دیوار بشر
از نوع فلسطینی و جاهای دگر
حق است بمیرد از خجالت آری
هر کس به دلش نیست از این داغ ، شرر!
===
در بیشه غزه هر که درگیر شود
تا عقل بیاید به سرش، دیر شود !
هر گرگ درنده ای ز جان سیر شود
مقهور به سر پنجه این شیر شود!
===
شایسته نام آدمیت باشید!
یک ذره فراتر از جماعت باشید!
از مردم بی گناه خون می ریزند !
بر مبل نشسته اید ؟ راحت باشید!
===
دستم چو نمی رسد چه باید بکنم؟
از دور به جز رصد، چه باید بکنم؟
وقتی که کسی به خاک وخون می غلطد
جز گریه ی بر جسد، چه باید بکنم؟