چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )
چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )

خر

هر کلمه ای درهر زبانی گاه دارای چند معنی مختلف است که با توجه به سیاق جمله و موضوع سخن معنی صحیح و مناسب برای آن در نظر گرفته میشود اما برخی کلمات در یک زبان علاوه بر معنای صریحی که دارند در ترکیب با کلمات دیگر به شکل یک اصطلاح هم به کار گرفته میشوند که تنها کسانی آن اصطلاح را درک میکنند که با آن زبان زندگی کرده و در متن آن جامعه حضور دارند و آشنایی با زبان مورد نظر برای دانستن مفهوم آن جنبه اصطلاحی و عرفی کفایت نمی کند . 

یکی از کلماتی که چنین بار مفهومی و اصطلاحی وسیعی را در خود جای داده کلمه " خر " می باشد ، خر که در فرهنگ های لغت تحت عنوان الاغ ترجمه میشود در فرهنگ ایرانی دهها معنی اصطلاحی را به شکل ترکیب با کلماتی دیگر یدک میکشد که  کلمه جدید هیچ شباهتی با کلمه اولیه نداشته و کاملاً دور از ذهن خواننده نا آشنا با فرهنگ آن جامعه است ، در زیر به پاره ای از مهمترین ترکیبات کلمه مذکور که در کشور ما رایج است میپردازیم :

خر پول : کسی که پول فراوان دارد .

خر خوان : کسی که زیاد درس میخواند .

خر کار : کسی که زیاد کار می کند .

خرفهم : کسی را به زور متوجه مطلبی کردن .

خر زور : کسی که زور زیاد دارد ، نیرومند .

خریت : مصدر جعلی برای واژه حماقت .

خرکی : عملی را بی توجه و بی احتیاط انجام دادن .

خر خواب : کسی که زیاد میخوابد .


دلیل این که چرا از کلمه خر چنین سوء برداشت هایی شده و این اصطلاحات را از گذشته های دور که تاریخ دقیق آن مشخص نیست ساخته اند ، روشن  نیست زیرا نه حماقت را به الاغ می توان نسبت داد که حیوانی کاملاً هشیار و فرمانبردار است 

تا آنجا که در گذشته ها که مرکب سفرهای دور ودراز بود صاحبش می توانست با خیال راحت در حین سواری چرتی بر پشت حیوان بزند و بیمی از بیراهه رفتن مرکب خود یا سقوط در گودال ها نداشته باشد و مطمئن باشد که پای حیوان در هیچ سوراخی هم فرو نخواهد رفت و از سوی دیگر پول یا بعضی دیگر چیزها را هم نمیتوان به آن نسبت داد به هر حال دقت در یافتن کلمات جدیدی از این دست می تواند راهی  برای تحقیق در ریشه این اصطلاحات بگشاید و به برخی پرسشهای پژوهندگان پاسخ دهد البته باید اضافه کرد که کلماتی مانند خرگوش ، خر مگس ، خر خاکی ، خرک ، خرپا  و خر وار ( واحد وزن برابر سیصد کیلو گرم که در اصل خر بار یعنی توانایی حمل بار یک خر بوده است .  )و نظایر آنها کلماتی مستقل هستند که وجه تسمیهی بر آنچه بر آن اطلاق میشوند دارند و در دایره اصطلاحات مورد نظر ما جای نمی گیرند .