چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )
چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )

چرا حجاج در حادثه منی نتوانستند از زمین برخاسته و خود را نجات دهند ؟

برای تجزیه و تحلیل این موضوع علاوه بر مقداری اطلاعات علمی تجربه سفر حج تمتع نیز ضرورت دارد  اما به طور اجمالی برای روشن شدن ذهن خوانندگان باید به نکات زیر توجه نمود و بدون توجه به این مقدمه نمیتوان تصویر صحیحی از چرایی این موضوع داشت  :

اعمال اصلی حج تمتع در هر سال از روز نهم ذیحجه که روز عرفه نامیده میشود آغاز میشود اما با توجه به تعداد زیاد زائران ،  مدیران کلیه کاروانهای ایران وسایر کشورها برای آنکه بتوانند به آسانی و بدون مشکل  در محل اسقرار خود در عرفات مستقر شوند از بعد از ظهر روز هشتم ذیحجه شروع به انتقال حجاج خود میکنند و برای ورود به عرفات نیز از همان هتل محل اقامت باید همگی زائران ملبس به لباس احرام شوند . پس از ورود به عرفات حجاج به تفکیک زن و مرد در چادرهایی که به صورت گروهی در آن اقامت میکنند مستقر میشوند و شب را در همان محل همگی می خوابند . وقوف روز نهم نیزاز ظهر تا غروب آفتاب در سرزمین عرفات اختیاری میباشد اما زائری که از روز هشتم در عرفات بوده ناگزیر تمام روز را تا هنگام اذان مغرب در عرفات بیتوته خواهد کرد و با داخل شدن وقت نماز مغرب ، کلیه حجاج فریضه را بجای اورده و آماده حرکت به سوی مزدلفه یا مشعر می شوند که معمولاً تا ورود آتوبوسها چند ساعتی کلیه حجاج ایستاده خواهند بود سپس اتوبوسها حرکت کرده و زائران را تا جایی که میتوانند به ابتدای مزدلفه که بیابانی بیش نیست می رسانند و اتوبوسها راهی برای جلو رفتن نداشته و دور میزنند  و انبوه جمعیت ناگزیر تا محل استقرار حاجیان هر کشور که از قبل توسط ماموران سعودی مشخص شده باید پیاده طی طریق کنند که معمولاً این مکان بیش از یک کیلومتر با محل پیاده شدن فاصله دارد و در این هنگام چند ساعتی از شب گذشته است که حاجیان به محل استقرار خود میرسند و فرش کوچکی را که دارند گسترده و تا اذان صبح باید در ان محل روی شنهای بیابان بیتوته کنند که ممکن است خوابی کوتاه نیز در این استراحت وجود داشته باشد .

صبح روز دهم ذیحجه با طلوع آفتاب زائران از مزدلفه به سوی منا حرکت میکنند  طول مزدلفه نزدیک به چهار کیلومتر و طول منی نیز از آغاز تا رسیدن به جمرات سه و نیم کیلومتر می باشد لذا با توجه به اینکه حاجی در هنگام بیتوته در کجای مزدلفه مستقر بوده است باید طول باقیمانده را به شکل پیاده و به همراه سایر حجاج طی کرده و سه و نیم کیلومتر دیگر نیز پیاده روی کند تا به جمرات برسد لذا مدیران کاروانها با رسیدن به منی ابتدا کاروان خود را به کمپ محل اسکان می برند تا صبحانه صرف کرده و کمی خستگی درکنند و ساعتی بعد آنان را به شکل گروهی حرکت میدهند تا به جمرات رفته و مراسم رمی جمره عقبه را در روز عید قربان انجام دهند بنابراین روشن میشود که کاروانی پیاده که متشکل از تعداد زیادی افراد سالخورده و بیمار است از دو روز قبل در لباس احرام بوده و مقدار زیادی پیاده روی داشته اند همگی افراد بشدت خسته اند و توان زیادی برایشان نمانده است . ناگفته نماند که مدیران کاروان ها ،  شب قبل زنها و سالخوردگان بیمار را با اتوبوس مستقیم از عرفات به منا منتقل میکنند اما غالب افراد کسانی هستند به شکل پیاده این مسیر را طی کرده اند .

 در کنار این مقدمه لازم است به یک بحث مهم دیگر توجه شود :

در هوای بسیار گرم که تعریق بصورت مداوم صورت میگیرد تنظیم  آب و الکترولیتهای بدن بهم میخورد و این موضوع باعث  ، سردرد ، خستگی مفرط ، نداشتن انرژی و بهم خوردن تعادل فشار خون

و سایر عوارض میگردد لذا حجاج در هنگام حضور در منی ، بسیار خسته بوده و به زحمت میتوانستند بر پای خود بایستند و علاوه بر آن موضوع بهم خوردن تعادل آب و الکترولیتهای بدن و تعریق زیاد و در کنار همه اینها بیماریهایی که بسیاری از افراد جوانتر و  سالخورده از قبل داشته اند مزید بر علت شده و هر حاجی پس از زمین خوردن به عللی که گفته شد توان بلند شدن نداشته و هیچ انرژی برای آنکه خود را از زیر دست و پای دیگران بیرون بکشد برایش نمانده بوده است . مضاف به همه این موضوعات تشنگی مفرط و دسترسی نداشتن به آب در بحبوحه حادثه ، وضعیت خاص لباس احرام که امکان مانور و فرار را در چنین وضعی از انسان میگیرد ، در همان لحظات اول بسیاری از افراد را از پای در آورده و اندک رمق باقیمانده در تن آنان حتی توان گشودن لبهای خشکشان را نیز از آنان گرفته است توجه به مصاحبه های بازماندگان حادثه نشان میدهد که بسیاری از آنان به دلیل اینکه تمام تلاش خود را بکار گرفته اند تا خوابشان نبرد و به همین دلیل نجات یافته اند نشان از خستگی بسیار مفرط حجاج در ان هنگام دارد که همین خستگی زیاد و سایر عوامل گفته شده باعث شده است حادثه دیدگان نتوانند خود را از زیر دست و پای افراد درگیر نجات دهند و نهایتاً حادثه ای با ان وسعت شکل گرفته است البته در این گفتار سعی ما بر این بوده که دلایل شخصی ناتوانی حجاج را در نجات خود از حادثه  بررسی کنیم  و عوامل بیرونی تاثیر گذار در وقوع حادثه در موضوع سخن نگارنده جای ندارد .