چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )
چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )

انسانیت و مذهب

هندی ها معتقدند :


      " Humanity is better than any religion


" انسانیت از هر دینی بهتر است "

دانستن این اعتقاد مرا وادار کرد که افکارم را پیرامون آن متمرکزکنم و قدری مرغ اندیشه را بر فراز معنای آن به پرواز در آورم

اما قبل از  بحث پیرامون درستی یا نادرستی این اعتقاد باید به مطلب مهمی  توجه کنیم :

  فایده چنین بحث هایی چیست  ؟

در پاسخ باید گفت :اشنایی با اعتقادات سایر اقوام و ملل و پیروان دیگر مذاهب و مقایسه آن باعث خواهد شد به حقانیت مذهب خودمان یعنی  شیعه اثنی عشری بیشتر پی ببریم و در برابر دیگر عقاید بتوانیم صاحب دلیل و برهانی بر اثبات چنین حقانیتی باشیم .

 البته من معتقد به اجبار در پذیرش یا رد هر دین و آیینی نیستم و میدانم  اگر اعتقادی بر مبنای آزادی کامل اراده صورت نگیرد

اصولاً هیچ ارزش و اعتباری نخواهد داشت ( لا اکراه فی الدین ) و نیز قصد بحث و جدل با هیچ کسی را ندارم اما این حق را دارم که بیندیشم و  به ترویج عقاید حقه خودم بپردازم و اگر کسی با من هم عقیده بود دامنه اطلاعات او نیز افزون خواهد شد و اگر نبود چیزی  از وی کم نشده بلکه در عقاید خود مستحکم تر می گردد همچنانکه من با دانستن این عقیده هندیان ،  ذهنم پویاتر شد و آن را با عقاید خودمان تطبیق کردم و به نتایج جالبی دست یافتم .

اما بحث اصلی این بود :  

" انسانیت از هر دینی بهتر است "

در این عقیده یک خلط مبحث وجود دارد و یک واقعیت که به شکل عجیبی در هم ادغام شده اند .

اولاً همه ادیان الاهی برای این نازل شده اند که انسانها را به راه صلح و صفا و دوری از گناه و پیروی از هنجار های صحیح دعوت کنند و راه تعالی را به انسانها بیاموزند و از رذایل اخلاقی دور سازند و نهایت انسانیت در رسیدن به همین تعالی و ترقی معنوی و مادی است پس می خواهم یک نتیجه کلی از این سخن بگیرم :

" دین انسان را به انسانیت رهنمون می گردد "

در سراسر قرآن عظیم الشان هیچ آیه ای نیست که امری غیر انسانی را ترویج و تبلیغ کند یا به موضوعی

 امر کند که عقلای عالم آن را نهی کرده باشند و در سیره معصومین علیهم السلام نیز چنین است , و به طور کلی چه کسی می تواند یک کلمه نامناسب یا  یک آیه در قرآن به ما نشان دهد که امری خلاف انسانیت و دون شان انسان  را ترویج کرده باشد ؟ و جز ملاطفت و مهربانی و رحمت و درستکاری و دعوت به پیمودن راه درست  در آن دیده نمی شود و تنها  آن چه را از انسان می خواهد که هر عقل سلیمی در هر جای جهان بدان حکم میکند که اگر جز این بود پیروان ادیان دیگر و لامذهبان هرگز به آن نمی گرویدند و به طور کلی :

" ما حکم به الحق ، حکم به الشرع و ما حکم به الشرع ، حکم به الحق "

اما نکته مهمتر این است که انسانیت را چگونه تشخیص دهیم ؟

ما چگونه می توانیم اموری را انسانی و امور دیگر را غیر انسانی بدانیم ؟

مگر نه این است که در جوامع مختلف با توجه به فرهنگ و رسوم و آداب و عقاید مختلف امور جلوه های متفاوت دارند

و کاری که در جایی پسندیده شمرده می شود در جای دیگری ناپسند تلقی می گردد ؟

پس شاخص و معیار ما برای تشخیص صحیح چیست ؟

چه کسی میتواند تفسیر صحیحی از انسانیت ارائه نماید ؟

آیا ما باید با چراغی  گرد جهان بگردیم و به دنبال انسان و انسانیت  باشیم ؟

" دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر     کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست !

آیا امکان پذیر است که تمام فرهنگهای مختلف جهان را در مجموعه ای واحد جمع کرده و بین آن چه که در آنها انسانیت و امور انسانی تلقی  می شود اجماعی ایجاد کنیم ؟

پس چاره چیست ؟

در اینجاست که نقش دین روشن و واضح می گردد .

دین در حقیقت شاخص و معیار امور پسندیده و صحیح است و ما بدون این شاخص نمی توانیم خودسرانه و به سلیقه شخصی انسانیت را معنا و تفسیر کنیم زیرا هر کسی به ظن خود رفتار خواهد کرد و در نتیجه احکام متضاد

صادر خواهد شد که ابداً قابل فبول نخواهد بود .

بنابراین نقش  دین رساندن انسان به سر منزل  انسانیت و نهایتاً سعادت و رستگاری است ، و ما نمی توانیم بدون این دستورالعمل راه صحیح را نشخیص دهیم و در یک جمله باید گفت : 

 " دین برنامه جامعی است که انسان را به انسانیت رهنمون می گردد "

لذا عقیده هندیان دقیقاً مانند این است که بگوییم : علم از دانشگاه بهتر است !

روشن است که  راه علم از دانشگاه می گذرد و نقش دانشگاه در این میان نقش واسطه ای برای یادگیری علم و دانش است نه مکانی برای این که ما را به دردسر بیندازد و ما به دانشگاه می رویم که علم بیاموزیم نه این که دانشگاه رفته باشیم !

بنابراین هندیان در باره نفس  انسانیت درست می اندیشند اما در باره اینکه انسانیت را چگونه تشخیص دهیم بیراهه رفته اند و اگر به آنها گفته شود پس انسانیت را چگونه تشخیص دهیم که اشتباه نکنیم ، نخواهند توانست پاسخ مناسبی ارائه نمایند اما ما می گوییم هدف دین رساندن انسان به تعالی و انسانیت  است و  معتقدیم تشخیص  انسانیت فقط با دین ممکن است و بس !


           


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد