چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )
چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )

یک سبد لبخند

 

 

غرق در دلواپسی هایی – دوست دارم یاورت باشم

تا سحر چون جان شیرینم – در کنار بسترت باشم

 

روی رخسار تب آلودت آب و آتش خوب میرقصند

من چگونه میتوانم باز شاهد چشم ترت باشم ؟

 

هدیه ای ناقابل آوردم شانه های محرمم – آری

کاشکی آنقدر پر وسعت , تا تکا فوی سرت باشم

 

حق نداری بغضهایت را , بعد ازین در خود فرو ریزی !

گوش خواهم داد حرفت را , همچنان تا در برت باشم !

 

باش تا با آب برگردم , خشکسالی دیر پاییدست

رقص تو فریاد سر سبزیست , تا که من خنیاگرت باشم

 

فصلها فرقی نخواهد داشت , در خزان هم میتوان خندید

یک سبد لبخند می آرم – تا که حرف آخرت باشم !

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد