گر حقوق افزون نشد این را به فال بد نگیر
با کم خود کن قناعت ، روی از ایزد نگیر
آن که دندان می دهد نان می دهد محنت نخور
بهر روزی بر دل خود غصه بی حد نگیر
قسمت تو هر چه باشد می رسد از خوان غیب
گر توانستی و زنگ خانه ات را زد نگیر
یک دو روزی بر سر این سفره مهمانیم ما
هر چه پیش آید خوش آید توشه جز مقصد نگیر
روزی ما بیش از آنی که خدا فرموده نیست
اینقدراز او سراغ باید وشاید نگیر
می خورد بر سنگ روزی شیشه عمر بشر
شیشه را در معرض سنگی که می افتد نگیر