چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )
چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )

صومعه سرا

صومعه سرا شهریست ، غرب خطه گیلان  

خاک آن گهر خیز است، مثل باقی ایران

 

مهد سبزه و گل ها  ، منتهای زیبایی         

بین جنگل و دریا ، با نمایی از باران 

 

روی مردمش روشن، مثل خنده خورشید       

مهر و عشق می تابد،  برمسافرو مهمان

 

بین روستاهایش ، یک ده است زیباتر     

« کهنه سر » بود نامش ، مهد عشق با عرفان

 

مردمی به غایت خوب ، پیروان اهل بیت   

زن وَمرد آن مومن ، با خدا و  با ایمان 

 

دین حق در آن جاری ، فارغ از پلیدی ها  

می شود خدا را دید، با دو چشم سر در آن

 

بعد کار روزانه، تا فریضه بگذارند              

عاشقانه می آیند، سوی خالق سبحان

 

مسجدی بنا کردند، بی بدیل و بی مانند         

تا بماند از آنان، یادگار در دوران

 

مسجدی که نام آن « جامع شهیدان» است    

بوی عشق می خیزد ، هر سحر از آن ایوان

 

عطر عود می پیچد ، صبح و ظهر و شب در ده    

از اذان زیبایش ، بعد خواندن قرآن

 

گرد هم که می آیند، تا نماز بگذارند             

می شود در آنجا دید، صحن روضه رضوان

 

چهره های نورانی ، از خدا چراغانی         

ذکر حق بود دائم، نَقل محفل ایشان

 

دست شان به دست هم، تا بگیرد این مسجد   

با عنایت «الله» کار ساختش پایان

 

در بضاعت هر کس ، هر چه هست می کوشد 

« جامع شهیدان » را تا دهد سر وسامان

 

عاشقانه می آیند ،  پای کار یک عده     

هر کجا پی خدمت ، با تمامی امکان

 

گر تو هم توان داری کن کمی مدد کاری    

تا برای پاداشت ، حق دهد دو صد چندان

 

مال و ثروت انسان  گر خدا دهد توفیق   

صرف خیر خواهد شد، صرف بخشش و احسان

 

آدمی سرو کارش ، چون به مرگ می افتد   

فکر زاد راهش را، کِی کند ؟ همین الان !

 

هر چه مال دنیا هم ، در خزانه ات باشد        

با خبر که خواهی رفت ، دست خالی و عریان

 

تا توان و تابی هست ، دست خیر باید داشت   

پیش از آن که کوبد مرگ ، درب خانه انسان

 

چون برون شود از جیب ، دست با سخاوت ها   

می شود خدا راضی، ناله می زند ، شیطان !

 

عشق اگر مدد سازد، راه آخرت گردد      

با تمام سختی ها ، پیش اهل حق ، آسان !

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد