چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )
چکاوک ها

چکاوک ها

شعر ، ادب ، عرفان ( چنانچه با نوشته ها و نظراتم موافق یا مخالف هستید لطفاً نظر بگذارید یا ایمیل بزنید تا تبادل نظر کنیم افزون بر این آماده همکاریهای نوشتاری و ادبی با علاقمندان می باشم )

تمامت می کنم در خط پایان تو می میرم

تمامت می کنم در خط پایان تو می میرم       

جلوی چشمهای مات و حیران تو می میرم

 

شکوه آخرین لحظه نخواهد رفت از یادم       

سرم را می گذارم روی دامان تو ، می میرم

 

سرودم آخرین بیت از غزلهای حضورم را     

و حالا در پی تکمیل دیوان تو، می میرم

 

برایم زندگی معنای سبز با تو بودن داشت    

برایت گفته بودم در زمستان تو می میرم

 

نوازش می کنم در آخرین لحظات مویت را 

 و گیج از عطر گیسوی پریشان تو می میرم

 

تو خط ممتدی بودی  که رفتن از تو ممنوع است 

به جرم رفتن از عرض خیابان تو می میرم

 

کنار   زندگی جاریست در تو  خاطرات من   

خوشم که روح من زنده است در جان تو می میرم

 

چنانت دوست می دارم که حق گر زنده ام سازد 

هزاران بار دیگر در فراخوان تو می میرم

 

من از کفری که می گویم ، پشیمانم ولی بانو     

به امرت زنده می گردم، به فرمان تو می میرم !

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد