دل کندن از مقام و منزلت و پول، مشکل است
خاصه برای آدم مسئول، مشکل است
دنیا اگر چه دار گذار است و بی وفا
ترک اش به عشق عالم مجهول ،مشکل است
گرگی که می زند به گله در پی شکار
چون پنجه زد ، کشیدن پنجول، مشکل است
شیرینی مقام تا به مذاق کسی رسید
لب بستن از خوراکی ماکول ، مشکل است
آن که برای خدمت مردم قیام کرد
ماند و نشد هر آینه، معزول ، مشکل است
همرنگ با جماعت رسوا اگر نشد
دل را نکرد چون همه مشغول ، مشکل است
دنیا اگر چه مزرعه آخرت ولی
طوفان که شد حفاظت محصول ، مشکل است
با کم بساز و بار خودت را سبک ببر
سنگین نکن که بردن محمول، مشکل است
ما را امیدوار خودت می کنی ، اگر
صادق بمان که خدمت مقبول مشکل است
از حق بترس و رایت خدمت به دوش گیر
روز حساب و آن همه فرمول ، مشکل است!