هر زمانی از تو دورم میشوم بی تاب تر
سوز هجران میکند احساس ها را ناب تر
روزهایم بی حضورت بوی نفرت میدهد
در دلم جاری نباشی ، می شوم مرداب تر
بی تو می سوزم به خلوت خانه تنهایی ام
شمع جانم میشود دور از جناب ات، آب تر
پلک بر هم میگذارم تا تماشایت کنم
میکند یاد تو اما چشم را بیخواب تر
بارها گفتم رهایت میکنم اما نشد
میشوی در آشتی و قهر ها،جذاب تر!
سلام
البته سلیقه ها متفاوت است ولی در صورت مونث بودن مخاطب، آیا بهتر نیست واژه «جناب» را به کلمه دیگری مثلاً «نگاهت» یا «حضورت» تغییر دهید؟
شعر در کل زیباست.