حالا که نیستی به خیال تو دل خوشم
با یاد لحظه های وصال تو دل خوشم
تا یک بهانه جور شود ، من ببینمت
با عطر ماندگار به شال تو ، دل خوشم
گاهی که حسرتم غلیان می کند تو را
با گریه در هوای زلال تو ، دل خوشم
تو ماه کاملی، ولی از پشت ابرها
حتی به انتظار هلال تو دل خوشم
هر روز با امید طلوع دوباره ام
از مشرق بلند جمال تو ، دل خوشم
وصل ات برای من شده ممنوع، ناگزیر
با گفتمان میوه کال تو ، دل خوشم
گر چه هوای شهر دلم بی تو مرده است
تا می وزد نسیم شمال تو ، دل خوشم
ما هر دو سوختیم و کسی با خبر نشد
امّا من از شباهت حال تو ، دل خوشم!